جرقه‌های خودكفایی

کد خبر: 121670

اگر تحریم‌ها نبود، جهاد خودكفایی راه نمی‌افتاد. اگر هم راه می‌افتاد، این‌قدر سرعت در پیشرفت نداشت و...

جرقه‌های خودكفایی

هم‌زمان با تأسیس انجمن‌های اسلامی ارتش كه در همان اوایل انقلاب و با دستور آیت‌الله خامنه‌ای شكل گرفت، رهبر معظم انقلاب بر خوداتكایی و خودكفایی تأكید بسیاری نمودند و بر ایجاد بستر مناسب برای انجام كارهای مطلوب در تولید و تعمیر تجهیزات ارتش سفارش نمودند. برادر عزیزمان جناب آقای عطاءالله بازرگان كه عضو انجمن پایگاه سوم (پایگاه شهید نوژه) بود، یك روز به انجمن اسلامی مركزی آمد و با هم صحبت كردیم. آقای بازرگان مطرح كرد كه با رفتن آمریكایی‌ها خیلی از قطعات نمی‌رسد. آن زمان و بعد از قضیه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی كاملاً در تحریم بودیم. ایشان مطرح كرد كه ما می‌توانیم بر اساس سفارش آیت‌الله خامنه‌ای و با كمك متخصصان خودمان، بعضی از این قطعات را تعمیر كنیم. بنابراین اجازه ندهیم كه هواپیماها زمین‌گیر شوند. ایشان برای این كار طرحی داشت. با توجه به ارادت و سابقه‌ی آشنایی كه بنده خدمت حضرت آقا داشتم؛ من و آقای بازرگان خدمت ایشان در ستاد مشترك رفتیم. ایشان در آن زمان مسئول دفتر مشاورت نظامی حضرت امام(ره) بودند. البته ایشان آقای بازرگان را به عنوان عضو انجمن اسلامی پایگاه سوم می‌شناختند. وقتی آقای بازرگان این طرح را مطرح كرد، حضرت آقا خیلی پسندیدند. آقای بازرگان كاغذ بسیار بزرگی را كه سازماندهی این طرح به اسم تحقیقات فنی بود، پهن كرد و توضیح داد. مقام معظم رهبری طرح را پسندیدند و نامه‌ای به تیمسار باقری، فرمانده وقت نیروی هوایی نوشتند و آقای بازرگان را معرفی كردند و این‌كه از این طرح حمایت كنند و این طرح را اجرا كنند و گزارش پیشرفت كار را ارائه دهند. حتی برای گرفتن اتاق و خط تلفن داخلی هم دچار مشكل بودیم. البته با وجود این‌گونه ضعف‌ها، پشتیبانی قوی آیت‌الله خامنه‌ای را داشتیم و این پشتیبانی قوی به ما جرأت می‌داد كه با وجود مخالفت‌ها بایستیم. ماجرای خرید نظامی از انگلیس من در دفتر مشاورت حضرت امام(ره) بودم و آنجا كار می‌كردم. یك روز یكی از مسئولان با من تماس گرفت و گفت كار واجبی دارم. من به دفتر او رفتم و گفت كه می‌دانی چه اتفاقی در حال وقوع است؟ گروهی تصمیم دارند كه در اوج جنگ، از انگلیسی‌ها رادارهای «مارتلو» بخرند. اولاً انگلیس، پشت سر صدام است. بنابراین هرچه هم از آن‌ها بخریم، تمام اطلاعات را به عراق می‌دهند. ضمناً با پولی كه به انگلیس می‌دهند، می‌توان روی تهران سقف زد! چنین مصیبتی دارد در مقابل رادارهای «ای‌دی‌اس4» (ADS4) كه نیروهای داخلی مشغول تعمیر و راه‌اندازی آن‌ها بودند، اتفاق می‌افتاد. با حمایت آیت‌الله خامنه‌ای در آن زمان نیروها داشتند رادارهای ADS4 را تعمیر می‌كردند. ایشان حتی در نماز جمعه فرمودند كه رزمندگان ما دارند رادارهای (ADS4) را راه می‌اندازند. آن‌ها برای این‌كه این رادارها راه نیفتد، داشتند رادارهای «مارتلو» را می‌خریدند. نیروهای جهاد خودكفایی می‌گفتند كه صبر كنید تا ما این‌ها را راه بیندازیم. آن مسئول وقتی خدمت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و موضوع را برای ایشان بازگو كرد، ایشان ضمن مخالفت شدید با این خرید، دستور دادند تا تمام اعضای آن گروه بازنشسته شوند. جهاد خودكفایی جهاد خودكفایی رشد كرد و زمینه‌ی فعالیت نیروها در آن بیشتر شد. در این زمان، مقداری دست نیروها برای كار كردن باز شد. مخصوصاً كه با ریاست‌جمهوری حضرت آقا اوضاع بهتر شد. ایشان رئیس‌جمهور شدند و زمینه‌ی كار بچه‌های حزب‌اللهی بیشتر شد. اما باز هم آن فرهنگ در نیروی هوایی حاكم بود. فرماندهان نیروی هوایی باور نداشتند كه بتوانیم كارهای بزرگی انجام دهیم. در یكی از رزمایش‌های ما‌ كه هواپیماهای شكاری سوخت‌گیری می‌كردند، وابسته‌ی نظامی یونان عكس ‌گرفت و طبق وظیفه‌اش گزارش داد كه در این رزمایش هوایی، هواپیماهای شكاری هم سوخت‌گیری می‌كردند. او را توبیخ كرده بودند كه از مسائل نظامی چیزی نمی‌فهمی! آنها نمی‌توانند چنین كاری را انجام دهند. این قضیه ادامه داشت تا این‌كه معاونت خودكفایی به شكل رسمی آغاز به كار كرد و آقای بازرگان، معاون جهاد خودكفایی شد. البته اسم طرح آقای بازرگان تحقیقات فنی بود، اما نظر آیت‌الله خامنه‌ای این بود كه كلمه‌ی جهاد باشد؛ مثلاً جهاد خودكفایی. یعنی اصرار بود كه معاونت جهاد خودكفایی تشكیل شود. سجیل ما پیشرفت‌هایی در قسمت‌های تجهیزات فنی داشتیم. مثلاً وقتی فلان قطعه تمام شد، جلساتی تشكیل دادند كه آن را از جاهای مختلف بخرند و بیاورند. همان موقع آیت‌الله خامنه‌ای دستور دادند و كمیته‌ای زیر نظر آقای بازرگان برای چاره‌اندیشی درباره‌ی عملیاتی نگه‌داشتن هواپیمای اف14 تشكیل شد. البته آن‌هایی هم كه خارج رفتند، نتوانستند كاری بكنند، اما در داخل، این كمیته زیر نظر جهاد خودكفایی تشكیل شد. آن‌ها توانستند موشك‌های هاگ را طراحی كنند و جای فونیكس، زیر هواپیمای اف14 ببندند. پروژه‌ی سجیل، همان استفاده از هاگ به جای فونیكس بود. با دشواری، آن را آزمایش كردند و آزمایش هم موفقیت‌آمیز بود، اما مشكل این بود كه ساختار وابسته، اجازه‌ی آزمایش چنین چیزی را نمی‌داد. قانع كردن عملیات كه آن را آزمایش كنند، مشكل بود. ایراد ساختار وابسته این است. یعنی اگر هماهنگی‌هایی بین عملیات و جهاد وجود داشت، كار خیلی آسان انجام می‌شد. اگر همه‌چیز تعریف شده بود كه وقتی پروژه‌ای از لحاظ فنی به پایان می‌رسد، طبق این روش‌ها و با آن پشتیبانی و با این بودجه می‌توانند آن را آزمایش كنند، اما متأسفانه چنین چیزی نبود، باید التماس می‌كردند تا به آن‌ها كمك كنند. دغدغه‌ی حضرت آقا نیز در آن زمان همین بود. اگر تحریم‌ها نبود... اگر تحریم‌ها نبود، جهاد خودكفایی راه نمی‌افتاد. اگر هم راه می‌افتاد، این‌قدر سرعت در پیشرفت نداشت و به این اندازه نوآوری نداشتیم. بركت این تحریم‌ها این بود كه نیروها با خودباوری خیلی كارها كردند. ما هواپیمای شرقی را سوخت‌گیری كردیم. وقتی كشورهایی مثل لیبی و حتی چین متوجه شده بودند،‌ نامه‌ی درخواست نوشته بودند. مسئولان نظام احتمالاً آقای بازرگان را خواسته بودند و گفته بودند كه چین، چنین نامه‌ای را برای سوخت‌گیری نوشته است. واقعاً شما چنین توانی دارید كه چین ندارد؟! ما مستشار به لیبی فرستادیم كه هواپیماهای لیبی را سوخت‌گیری می‌كردند. بعداً به چین هم رفتند. البته مسائلی پیش آمد كه متأسفانه جلوی این كار گرفته شد. جریان‌های خلافی كه آن زمان بود، اجازه‌ی توسعه‌كار را نداد. یعنی ما تا این‌جا پیشرفت كردیم كه از نظر فناوری از قدرت بزرگی مثل چین جلو زدیم. چندین سال بعد از آن كه ما پروژه‌ی سجیل را انجام دادیم، آمریكا هم این پروژه را اجرا كرد. ‌بنابراین اگر دست جهاد خودكفایی باز بود و ساختار وابسته اجازه می‌داد كه افراد با این عقیده كه «جنگ با روش‌ها عین جنگ با آمریكا است» ما یقیناً جای دیگری بودیم. تاریخ مصرف یا مصرف‌گرایی حضرت امام(ره) فرموده بودند كه این تحریم، بركت است. این بركت برای ما در نیروی هوایی كاملاً مشهود بود. مثلاً طبق روش‌های رایج، وقتی تاریخ مصرف برخی از قطعات می‌گذشت، با وجود این‌كه قطعه خراب نشده بود، اما چون موعد تعویض آن می‌رسید، باید این قطعه را عوض می‌كردیم. لامپ‌هایی روی رادار نصب بود كه خیلی هم گران بود؛ كلاهسترون و مگنتون و ... این لامپ‌ها تششعات رادیواكتیو داشت. نیروها این لامپ‌ها را عوض می‌كردند و در هر سایت چاهی كنده بودند كه این لامپ‌ها را داخل آن چاه می‌انداختند. باید این قطعات را دفن می‌كردند و مجدداً تقاضای قطعات جدید می‌كردند، اما پس از تحریم، نیروها عمر این قطعات را اضافه كردند. این نیروها رفتند از آن چاه‌ها، همان قطعاتی را كه سال‌ها دور انداخته بودند، درآوردند و دوباره استفاده كردند. بنابراین همان وابستگی تداوم داشت. می‌گفتند دروغ است! امروز هم كه این تحریم‌ها افزایش پیدا كرده، انسان‌های خبره، نیروهای قوی، باتجربه، جنگ‌دیده و آشنا به تمام تجهیزات، اعلام آمادگی كردند كه هر كاری را كه زمین مانده می‌توانند انجام دهند. مثلاً پروژه‌ی شهید دوران و پروژه‌ی شهید بابایی. پروژه‌ی شهید دوران ارتقای هواپیمای اف‌4 است و پروژه‌ی شهید بابایی، ارتقای توان رزمی اف‌4 است. پروژه‌ی شهید ستاری، ارتقای سی‌130 است. پروژه‌ی شهید اردستانی، در رابطه با اف‌5 است و پروژه‌ی شهید حبیبی، در رابطه با میراژ است. ما الان این مجموعه را جمع كرده‌ایم و چنین توانی داریم. این‌ها همان نیروهای جهاد خودكفایی هستند كه خود حضرت آقا راه‌انداخته بودند. فرود اضطراری شما یقین بدانید كه اگر روحیه‌ی جهاد خودكفایی در كاركنان، فرماندهان و نیروهای فنی نبود، اصلاً دفاع ما در جنگ داوم پیدا نمی‌كرد و از همان اول، هواپیماها زمین‌گیر شده بودند. اصلاً انبارها خوابیده بودند و قطعه‌ای نداشتیم. مخصوصاً در طول جنگ كه انبارها كاملاً خالی شد. بعد هم با تحریم تمام آن دفاتر خرید ما را در خارج بستند. خیلی‌ها را كه چیزهایی به ما می‌فروختند، زندانی كردند. اگر اتكاء به داخل نبود، اصلاً چیزی نمانده بود. با كمبود ترمز هواپیما، هواپیمای اف‌14 در همان ابتدا خوابیده بود. احتمالاً حضرت آقا به ‌خاطر دارند كه یك‌بار با سی‌130 در دزفول پرواز كرده بودند و بعد سی‌130 بر‌گشته بود و با حالت اضطراری ‌نشسته بود. هواپیما اشكال پیدا كرده بود و همین ترمز هواپیما آتش گرفته بود. نیروها بعد از آن ساختاری را تعبیه كردند كه ترمز سی‌130 را خنك نگه‌می‌دارد تا آتش نگیرد. متن کامل این گفتار را در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب بخوانید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت