شنبه سوم/ تختروانچی و غریبآبادی مسئول تیم فنی ایران در مسقط هستند
رایزنی مشترک ایران، روسیه و چین با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز نشان داد که جمهوری اسلامی نهتنها به مسیر شفافیت و همکاری متعهد است، بلکه با حمایت شرکای مهم خود، اجازه نخواهد داد فضاسازیهای سیاسی بر مسیر فنی و حقوقی پرونده هستهای سایه افکند.

همزمان با دور سوم مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا که قرار است در پایتخت عمان برگزار شود، فضای دیپلماتیک پیرامون پرونده هستهای وارد مرحلهای جدید و حساس شده است. این گفتوگوها در ادامه تعاملات دیپلماتیک فشرده جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین انجام میشود و نشانهای از ابتکار عمل تهران در مدیریت پروندهای است که طرف مقابل سالها با سیاست فشار و بدعهدی به آن آسیب رسانده است.
آغاز مذاکرات کارشناسی
از امروز و در دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان قرار است مذاکرات کارشناسی میان دو کشور برگزار شود که مجید تختروانچی معاون سیاسی وزیرخارجه و کاظم غریبآبادی معاون حقوقی و بینالملل وزیرخارجه ایران ریاست هیئت فنی ایران را در مذاکرات کارشناسی غیرمستقیم ایران و آمریکا بر عهده دارند. دور سوم این مذاکرات ابتدا در سطح کارشناسان فنی و سپس در سطح عالی با حضور عباس عراقچی وزیرخارجه ایران و استیو ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، روز شنبه در مسقط پایتخت عمان برگزار میشود. درحالیکه برخی رسانههای غربی تلاش میکنند فضای مذاکرات را مبهم یا پرتنش جلوه دهند، واقعیت آن است که دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در هفتههای اخیر، از جمله سفرهای راهبردی وزیر امور خارجه به مسکو، پکن و اعلام آمادگی برای سفر به لندن، پاریس و برلین، تصویری از اقتدار، اعتماد به نفس و ابتکار عمل ایران در تعامل با جهان را به نمایش گذاشته است.
رایزنی مشترک ایران، روسیه و چین با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز نشان داد که جمهوری اسلامی نهتنها به مسیر شفافیت و همکاری متعهد است، بلکه با حمایت شرکای مهم خود، اجازه نخواهد داد فضاسازیهای سیاسی بر مسیر فنی و حقوقی پرونده هستهای سایه افکند.
چالشهای مذاکراتی و دوگانگی در رفتار آمریکا
با وجود برخی سیگنالهای مثبت از سوی مقامات آمریکایی از جمله سخنان اخیر رئیسجمهور آمریکا مبنی بر جدی بودن جلسات گفتوگو، واقعیت این است که همچنان تناقضهایی در مواضع علنی و رفتار مذاکراتی طرف آمریکایی دیده میشود. درحالیکه در جلسات گذشته برخی پیشرفتها در زمینه مسائل فنی حاصل شده بود، از جمله پذیرش سطحی از غنیسازی و باقی ماندن بخشی از مواد هستهای در ایران، اظهارات رسمی جدید برخی مقامات آمریکایی از جمله وزیر خارجه این کشور، همچنان حاکی از تداوم نگاه غیرواقعبینانه به برنامه صلحآمیز هستهای ایران است.
ادامه این دوگانگی، نهتنها موجب پیچیدهتر شدن مسیر مذاکرات میشود، بلکه نشانهای از نبود انسجام و تصمیم واحد در ساختار سیاسی آمریکا نسبت به تعامل با ایران است؛ مسألهای که تهران بارها نسبت به آن هشدار داده است.
موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید کرده که برنامه هستهای کشور صرفا صلحآمیز است و تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. ایران در چارچوب برجام به تمامی تعهدات خود عمل کرده، اما در مقابل، آمریکا با خروج یکجانبه از توافق و بازگرداندن تحریمها، مسیر تعامل را مسدود کرده است.
اکنون نیز جمهوری اسلامی ایران با قاطعیت اعلام کرده است که حق غنیسازی اورانیوم یک حق غیرقابل مذاکره و تثبیت شده در چارچوب حقوق بینالملل است و هیچ توافقی بدون به رسمیت شناختن این حق، قابل قبول نخواهد بود.
استقبال از مسیر دیپلماتیک، مشروط به لغو واقعی تحریمها
تهران همچنان مسیر گفتوگو را بهترین راهحل برای حلوفصل اختلافات میداند و بر همین اساس در مذاکرات شرکت میکند. بااینحال، تجربه نشان داده است که گفتوگو بدون اراده واقعی برای لغو تحریمها و احترام به حقوق ملت ایران، نتیجهای نخواهد داشت.
در همین راستا، مقامات کشورمان بارها اعلام کردهاند که هر توافقی، باید همراه با لغو کامل و قابل راستیآزمایی تحریمها باشد و تهران پیش از اجرای کامل تعهدات طرف مقابل، اقدام یکجانبهای انجام نخواهد داد.
دور سوم مذاکرات در مسقط میتواند گام مهمی در مسیر احیای توازن در روابط هستهای ایران و غرب باشد، اما تحقق این هدف منوط به کنار گذاشتن مواضع زیادهخواهانه، احترام به حقوق مشروع جمهوری اسلامی و صداقت در عمل از سوی طرف مقابل است.
جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی فعال، حمایت متحدان راهبردی و اتکای کامل به توان داخلی، با قدرت در مسیر احقاق حقوق ملت ایران گام برمیدارد و در عین پایبندی به مسیر دیپلماتیک، هیچگاه از خطوط قرمز خود عدول نخواهد کرد.
مروری بر دور اول و دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
با آغاز دور سوم مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در مسقط، بازخوانی دو دور نخست این گفتوگوها ضروری است تا تصویر دقیقتری از روند تحولات دیپلماتیک و میزان پیشرفت یا چالشهای موجود به دست آید.
نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، پس از ماهها گمانهزنی، با میانجیگری عمان در مسقط برگزار شد. در این دور از مذاکرات، تمرکز اصلی بر تعیین چارچوبها، بررسی انتظارات طرفین و ارزیابی امکانپذیری ادامه مسیر گفتوگو بود.
مذاکرات در فضایی محتاطانه اما جدی انجام شد. تیم ایرانی به ریاست عباس عراقچی و با مشارکت چهرههای حقوقی و فنی همچون مجید تختروانچی و کاظم غریبآبادی، تأکید داشتند که گفتوگو تنها در صورتی ثمربخش خواهد بود که به لغو واقعی تحریمها منجر شود.
در این دور، طرف آمریکایی سیگنالهایی مبنی بر پذیرش برخی اصول اساسی ایران از جمله ادامه برنامه صلحآمیز هستهای در چارچوب انپیتی ارسال کرد. بااینحال، روشن بود که همچنان اختلافاتی در حوزه اجرایی شدن تعهدات و راستیآزماییها وجود دارد.
دور دوم مذاکرات در رم برگزار شد، جایی که گفتوگوها وارد لایههای فنیتر شد و تیمهای کارشناسی دو طرف با تمرکز بر موضوعاتی چون سطح غنیسازی، حجم مواد ذخیره شده، نظارت آژانس و ترتیبات راستیآزمایی، جلساتی فشرده برگزار کردند.
بر اساس برخی گزارشها، در این دور برخی پیشرفتها حاصل شد، از جمله پذیرش ضمنی میزان محدودی از غنیسازی در داخل ایران و ادامه نظارتهای پادمانی؛ اما اختلافات اصلی بر سر چگونگی لغو تحریمها، تضمینهای اجرایی و نحوه بازگشت متقابل به تعهدات باقی ماند.
از سوی دیگر، فضای سیاسی در واشنگتن نیز بر مذاکرات سایه انداخته بود؛ اختلاف میان دستگاه سیاست خارجی آمریکا و برخی مراکز قدرت در این کشور، باعث شده بود که طرف ایرانی نسبت به ثبات تصمیمات ایالات متحده تردیدهایی داشته باشد.
نقش کشورهای واسطه و شرکای راهبردی ایران
در هر دو دور نخست، نقش کشورهای واسطهگر و متحد ایران پررنگ بود. روسیه و چین در تماس مداوم با تهران بودهاند و دیدارهای عباس عراقچی با مقامات این دو کشور پیش از هر دور از مذاکرات، نشاندهنده هماهنگی بالا و جلب حمایت راهبردی آنان از مواضع ایران بود.
از سوی دیگر، سه کشور اروپایی نیز تلاش کردند از حاشیه به متن بازگردند، هرچند مواضع آنها گاه متزلزل و متأثر از فشارهای واشنگتن بوده است. اعلام آمادگی ایران برای سفر به لندن، پاریس و برلین نیز نشانهای از تلاش تهران برای حفظ کانالهای گفتوگو با اروپا، بدون واگذاری امتیاز است.
دور اول و دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، با وجود چالشهای متعدد، فرصتی برای باز کردن مسیر دیپلماتیک و سنجش اراده سیاسی طرفین بود. پیشرفتهایی در زمینههای فنی حاصل شد؛ اما نبود اجماع داخلی در آمریکا و تردیدهای جدی در مورد تعهد واقعی آن کشور به لغو تحریمها، از موانع اصلی باقی ماند.
اکنون نگاهها به مسقط دوخته شده است، جایی که در دور سوم، طرفین باید درباره موضوعات کلیدی تصمیم بگیرند؛ از جمله حق غنیسازی ایران، چگونگی رفع تحریمها و نقش نهادهای نظارتی بینالمللی. جمهوری اسلامی ایران همچنان بر موضع اصولی خود مبنی بر لزوم لغو کامل و قابل راستیآزمایی تحریمها تأکید دارد و مذاکرات را در چارچوب منافع ملی، عزت، حکمت و مصلحت پیگیری میکند.
سفرهای عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، همزمان با روند مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا از اهمیت راهبردی برخوردار است؛ بهویژه سفرهای او به روسیه و چین که دو عضو دائم شورای امنیت و از شرکای مهم ایران در عرصه بینالمللی هستند. تحلیل این سفرها در سه سطح قابل بررسی است:
۱- تقویت جبهه دیپلماتیک در برابر فشارهای غرب
در شرایطی که سه کشور اروپایی و آمریکا به دنبال احیای مکانیسم فشار و حتی تهدید به بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت هستند، حضور فعال ایران در پکن و مسکو نشاندهنده عزم تهران برای شکستن انحصار گفتوگو با غرب و تأکید بر نقش متوازن شرق در معادلات جهانی است.
روسیه و چین نهتنها اعضای کلیدی برجام هستند، بلکه بهطور سنتی با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران مخالفت کردهاند. پیامهای رسمی رهبران ایران که توسط عراقچی به پوتین و مقامات چینی منتقل شد، تأکیدی بر هماهنگی و مشورتهای سطح بالا برای جلوگیری از اعمال فشارهای یکجانبه غرب بوده است.
همزمانی این سفرها با نشست مشترک ایران، روسیه و چین با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که هدف دوم این دیپلماسی منطقهای، تقویت جبهه فنی ایران در مقابل فضاسازیهای غربی در آژانس بوده است.
با توجه به اینکه آژانس یکی از ابزارهای فشار سیاسی علیه ایران محسوب شده، ایجاد اجماع سهجانبه با روسیه و چین در دفاع از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، یک پشتوانه حقوقی و دیپلماتیک مهم برای تهران محسوب میشود.
سفرهای عراقچی حاوی پیامی روشن برای طرف آمریکایی است: ایران تنها با واشنگتن مذاکره نمیکند، بلکه در حال مدیریت همزمان یک جبهه چندجانبه است که در آن چین و روسیه نقش پررنگی دارند.
با چنین تحرکاتی، ایران نشان میدهد که به دنبال مذاکره از موضع ضعف نیست، بلکه با اتکا به ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی خود، در حال تنظیم موازنه قدرت در گفتوگوهاست.
سفرهای همزمان عراقچی به روسیه و چین در بحبوحه مذاکرات با آمریکا، بخشی از دیپلماسی هوشمند چندلایه ایران است که هدف آن هم جلوگیری از فشارهای یکجانبه غربی و هم حفظ حمایت بازیگران کلیدی در صحنه جهانی است. این سفرها به تهران اجازه میدهد با پشتوانه سیاسی قویتری در میز مذاکرات حاضر شود و در دفاع از حقوق هستهای و منافع ملی، از ابزارهای متنوعتری استفاده کند.
فرصت دیپلماتیک یا بازی روانی؟
درحالیکه سومین دور مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده قرار است فردا در مسقط برگزار شود، تحلیلگران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی در ایران دیدگاههای متفاوت اما همسو در خصوص این گفتوگوها دارند. عمده نظرات بر این محور استوار است که تهران با حفظ اصول اساسی خود و اتکا به دیپلماسی متوازن، وارد فضایی شده که میتواند یا زمینهساز پیشرفت ملموس باشد یا نشانگر سنجش صداقت طرف مقابل.
کارشناسان معتقدند تجربه گذشته برجام و خروج یکجانبه آمریکا از آن، فضای بیاعتمادی عمیقی به وجود آورده که مذاکرات کنونی نمیتواند آن را صرفا با حسن نیت طرفین جبران کند. دکتر فرید قاسمی، استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بینالملل معتقد است: «ایران با آگاهی کامل از رفتار متناقض دولت آمریکا وارد این مذاکرات شده و به درستی اولویت را بر لغو مؤثر و قابل راستیآزمایی تحریمها گذاشته است.»
از دید بسیاری از ناظران، تأکید ایران بر راستیآزمایی، ارائه ضمانت و حفظ حق غنیسازی نهتنها اصولی، بلکه محصول تجربهای است که هزینهاش را ملت ایران در سالهای اخیر پرداختهاند.
نگاه دوم در تحلیل کارشناسان، تمرکز بر نقش کشورهای دیگر در مذاکرات است. تحلیلگران با اشاره به سفرهای اخیر وزیر امور خارجه ایران به مسکو و پکن و نیز آمادگی برای گفتوگو با سه کشور اروپایی، معتقدند تهران با هوشمندی در حال تبدیل مذاکرات دوجانبه به فضای چندجانبه و مدیریت شده است. این اقدام به تعبیر برخی، «تثبیت دیپلماسی چندمحوری ایران» محسوب میشود.
حسین کرمی، کارشناس مسائل استراتژیک میگوید: «سفر عراقچی به چین و روسیه پیش از مذاکرات، پیامی واضح به واشنگتن دارد: ایران تن به فشار نمیدهد و تصمیمات خود را با هماهنگی شرکای استراتژیک اتخاذ میکند.»
یکی از نکات کلیدی که در تحلیلهای کارشناسی به آن تأکید میشود، تناقض بین اظهارات علنی و رفتارهای عملی آمریکا است. درحالیکه برخی مقامات آمریکایی از پیشرفت در مذاکرات سخن میگویند، همزمان مواضعی همچون لزوم توقف کامل غنیسازی یا واردات اورانیوم برای مصارف صلحآمیز مطرح میشود که با واقعیتهای فنی و حقوقی فاصله دارد.
در نهایت، دیدگاه غالب میان ناظران ایرانی آن است که این مذاکرات میتواند فرصتی برای احیای مسیر دیپلماتیک باشد، به شرط آنکه آمریکا نشان دهد از سیاست فشار حداکثری عبور کرده و به اصول گفتوگوی برابر احترام میگذارد.
بااینحال، کارشناسان تأکید میکنند که ایران باید ضمن باز نگه داشتن پنجره دیپلماسی، سناریوهای جایگزین و ابزارهای بازدارنده خود را حفظ کند، چراکه بیاعتمادی به رفتار آمریکا همچنان پایدار است.
کارشناسان ایرانی مذاکرات غیرمستقیم را نه یک تحول ناگهانی، بلکه بخشی از روندی تدریجی برای آزمودن طرف مقابل میدانند. ایران با تکیه بر دیپلماسی متوازن، تجربه تاریخی و حمایت شرکای راهبردی، وارد این فرآیند شده تا هم از حقوق خود حفاظت کند و هم در صورت صداقت طرف مقابل، امکان رسیدن به توافقی عزتمندانه را بیازماید.
موضع رژیم صهیونیستی درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
رژیم صهیونیستی همزمان با آغاز دور تازه مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، بار دیگر رویکرد تقابلی و تحریکآمیز خود را در قبال دیپلماسی فعال تهران در پیش گرفته است. مواضع اخیر مقامات سیاسی و امنیتی این رژیم، به وضوح از نگرانی فزاینده تلآویو نسبت به احیای هرگونه توافق یا نزدیکی ولو محدود میان تهران و واشنگتن حکایت دارد.
از آغاز مذاکرات غیرمستقیم در مسقط، مقامهای رژیم صهیونیستی آشکارا تلاش کردهاند تا با فضاسازی رسانهای، تماسهای فشرده با واشنگتن و فشار بر متحدان اروپایی، مسیر گفتوگوها را مختل یا بیاثر کنند.
رسانههای صهیونیستی از همان دور اول مذاکرات، هشدار دادهاند که هرگونه کاهش تنش میان ایران و آمریکا، باعث تقویت موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی و تضعیف موقعیت امنیتی اسرائیل خواهد شد.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در یکی از نشستهای اخیر امنیتی گفته بود: «بازگشت آمریکا به هرگونه توافق با ایران، یک اشتباه راهبردی است که موجودیت ما را تهدید میکند.»
سه محور اصلی نگرانی تلآویو
تلآویو از هر توافقی که به کاهش تحریمها و در نتیجه، افزایش درآمدهای نفتی و آزادسازی منابع مالی ایران منجر شود، به شدت نگران است. تحلیلگران امنیتی صهیونیستی میگویند که این منابع میتواند به تقویت محور مقاومت در منطقه منجر شود.
این رژیم همواره در پی بیثبات نشان دادن فعالیتهای هستهای ایران بوده است. هرگونه توافق جدید که غنیسازی در داخل ایران را به رسمیت بشناسد، به گفته مقامات این رژیم، «مرگ تدریجی سیاست مهار ایران» خواهد بود.
با آغاز گفتوگوها، برخی جریانها در آمریکا نیز خواهان کاهش سطح تنش با ایران شدهاند. این روند ممکن است نفوذ اسرائیل بر تصمیمگیریهای واشنگتن در پرونده ایران را کاهش دهد، مسألهای که موجب نگرانی تلآویو شده است.
رژیم صهیونیستی بهطور سنتی با هرگونه کاهش تنش میان ایران و غرب مخالف است، چراکه ادامه تنشها را بخشی از راهبرد امنیتی خود میداند. در شرایط فعلی نیز تلاش این رژیم بر مختلسازی مسیر دیپلماتیک و بزرگنمایی تهدید ایران متمرکز است. بااینحال، موفقیت دیپلماسی ایران و انسجام جبهه مقاومت در منطقه میتواند این سناریوی مخرب را با شکست مواجه کند.
آیا توافق نزدیک است؟
کارشناسان در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس تأکید کردند که این لزوما به معنای قریبالوقوع بودن توافق نیست؛ اما این بدان معناست که مذاکرات بین «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران و «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا در غرب آسیا شکست نخورده است.
«کلسی داونپورت» مدیر سیاست منع اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات که مدتهاست روز برنامه هستهای ایران متمرکز است، میگوید: «موافقت با گفتوگوهای فنی نشان میدهد که هر دو طرف اهداف واقعبینانه و عملگرایانه را برای مذاکرات بیان میکنند و میخواهند جزئیات را بررسی کنند.»
وی افزود: «اگر ویتکاف در طول مذاکرات خود با عراقچی خواستههای حداکثری مانند برچیده شدن برنامه غنیسازی ایران را مطرح میکرد، تهران انگیزهای برای دیدار در سطح فنی نداشت.»
آسوشیتدپرس خاطر نشان کرد: «اما این سطح فنی همچنان پر از موانع احتمالی است.»
«ریچارد نفیو» یکی از اعضای مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک که در جریان مذاکرات بر سر توافق هستهای ۲۰۱۵ در وزارت امور خارجه ایالات متحده در مورد تحریمهای ایران کار میکرد، معتقد است که مهمترین عامل تعیینکننده ارزش گفتوگوهای کارشناسی در این است که آیا تعهد سیاسی برای انجام کاری وجود دارد یا خیر و کارشناسان فقط باید جواب آن را بیابند.
نفیو تصریح کرد: «اگر کارشناسان نیز مجبور باشند مفاهیم بزرگ را بدون توافق سیاسی مورد بحث قرار دهند، کار بیهوده خواهد بود.»
در توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران نیز طرفهای مذاکرهکننده، گفتوگوهای کارشناسی بسیار زیادی را برای رسیدن به توافق بر سر جزئیات فنی انجام دادند که در نهایت منجر به محدودیت برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمهای اقتصادی علیه این کشور شد.
تحلیلگران میگویند که رسیدن به محدودیتها، تسهیلات و زمانبندیها در توافق نیازمند دانش متخصصان است.
کارشناسان بسیاری معتقدند روند پیشروی مذاکرات نشان میدهد که مسیر گفتوگوها تاکنون مثبت بوده است.
«آلن ایر» دیپلمات سابق آمریکایی که زمانی در مذاکرات هستهای گذشته با تهران مشارکت داشت، گفت: «اگرچه هنوز در مراحل اولیه قرار داریم؛ اما تاکنون دلگرم شدهام. سرعت مذاکرات شامل شروع نشستهای سطح کارشناسی در این چهارشنبه خوب است.»
وی همچنین گفت: «به نظر میرسد در حال حاضر، هیچ مانعی برای دستیابی به توافق وجود ندارد.»
ریچارد نفیو نیز بهطور مشابه، رسیدن به سطح کارشناسی را بهعنوان یک نشانه مثبت توصیف کرد؛ اما هشدار داد که کار سخت برای مذاکرات تازه شروع شده است.
صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید