
جلال خوش چهره معتقد است سفر رئیس جمهور به عراق گامی مهم در جهت اعتناد سازی بوده است.
جلال خوشچهره روزنامه نگار و کارشناس سیاسی در گفتگو با خبرنگار «فردا»، سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران را به عراق مثبت عنوان کرد و گفت: نفس این سفر خوب بود. تحرک دیپلماتیکی بود که از طرف ایران صورت گرفت. این سفر به منظور اعتماد سازی در روند روابط بین دو کشور ایران و عراق که دارای اشتراکات مذهبی و فرهنگی بسیاری میباشند و از سوی دیگر دارای اختلافات سیاسی نیز هستند لازم به نظر می آمد. خوش چهره تاکید کرد: این سفر نشان دهنده یک مانور دیپلماتیک از جانب ایران بود. وی افزود: وقتی بالاترین مقام سیاسی کشوری مانند ایران در عراق حضور پیدا میکند به معنای کمک به تثبیت و به رسمیت شناختن کشور عراق است. اما اینکه نتایج این سفر چه بوده و برای طرفین چه دستاوردی در برداشته است و چه تاثیری در آینده روابط ایران و عراق و کشورهای همسایه داشته باید قدری تامل کرد. این کارشناس سیاسی در ادامه افزود: این سفر در کشوری انجام شد که حوزه نفوذ آمریکا و همچنین ایران است. یکی از مهمترین مناقشه ایران و آمریکا مربوط به عراق است. ایران با این گونه سفرها تلاش میکند که به افکار عمومی جهان اعلام کند قصد ایجاد مداخله در سیاست کشور
عراق ندارد. وی همچنین در خصوص نظر آمریکا نسبت به متهم کردن ایران در بیثباتیهای عراق گفت: این سفر که به عنوان اولین سفر رئیس جمهور به یکی از کشورهای منطقه یا همسایگان عراق بوده دارای دو بعد است. بخشی از این سفر یک مانور دیپلماتیک بوده وبعد دیگر این سفر نشان دهنده تلاش ایران برای جدا شدن از اتهامای آمریکا در حوزه عراق به ایران است. موارد منازعه ایران و آمریکا دارای چند محور است که خصلت همپوشانی بر هم دارد. اینکه این مانور دیپلماتیک نه تنها از جانب آمریکا بلکه از جانب دیگر همپیمانانش در این فرایند چقدر بر ایران تاثیرگذار است باید منتظر ماند و دید. جلال خوشچهره همچنین گزارش البرادعی را تقویت کننده قطعنامه سوم شورای امنیت عنوان کرد و گفت: زمانی که آژانس گزارش را اعلام کرد، پیش بینی قطعنامه سوم تقویت شد. قطعنامه اتفاقی بود که به طور صد در صد به وقوع میپیوست. گزارش آژانس از پرونده هستهای ایران در رابطه با نوع تعامل ایران با آژانس بوده که به طور مثال؛ ایران همکاری لازم را با آژانس داشته یا ایران در جهت اتهامزایی تلاش کرده است. خوشچهره گفت: ما نباید به طور 100 درصد گزارش البرادعی را میپذیرفتیم و آن را
یک موفقیت بزرگ قلمداد میکردیم. این گزارش دست مایهای برای نوشتن قطعنامه سوم شورای امنیت شد. اصولاً گزارشهای البرادعی نسبت به پرونده ایران گزارشهای دو نبش و دوگانهای است. این بار هم همین اتفاق افتاد و این گزارش در نظر مقامات ایرانی خوب به نظرآمد. در صورتی که در گزارش آژانس به مسائلی اشاره شده بود که آژانس تا به حال از چنین واژههایی استفاده نکرده بود. درگزارش های آژانس، هیچگاه اشاره به برنامههای نظامی در پرونده هستهای ایران نشده بوده بود. در گزارش آمده که ایران به سوالات در زمینه برخی پروژهها که از سال 2003 آغاز شده پاسخ نداده است. همه اینها باعث ابهام مجدد شده است. این روزنامه نگار در ادامه افزود: آمریکا و اسرائیل از ابتدا تلاش کردند که موضوع منازعه پرونده هستهای ایران را از فضای فنی ـ حقوقی خارج کنند و وارد عرصه سیاسی نمایند. در عرصه سیاسی بحث اعتماد زدایی پیش آمد. ایران تمام تلاش خود را در بدست آوردن اعتماد انجام داد. یکی از تلاشهای ایران در زمینه اعتماد سازی، سفر به عراق یا شرکت در کنفرانس قطر بود. وی در پایان یادآور شد: گزارش البرادعی و یا گزارش NIE که در ایران یک موفقیت بزرگ قلمداد شد،
گزارش چشمگیری نبود. زیرا گزارش البرادعی راه را برای تصویب قطعنامه هموار کرد و گزارش NIE نیز نشان دهنده ادامه منازعه سیاسی در ایران است. ما نباید این چنین گزارشهایی را برای کشور یک پیروزی قلمداد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید